منشا و رکن اساسی نظام بازاریابی، نیاز و خواسته های انسان است. محصول زاییده نیاز بشر است، هر چیزی را که خدمتی ارائه دهد یا نیازی را برآورده سازد میتوان محصول قلمداد کرد که شامل افراد، مکان ها، سازمان ها، خدمات و عقاید است. به عبارت دیگر محصول عبارت است از چیزی که قادر به ارضای یک خواسته باشد. نیاز بیان کننده ی حالت محرومیت احساس شده در فرد است. محصولات به هر اندازه که خواسته های فرد را برآورده کنند، دارای ارزش هستند. خواسته در بازاریابی، شکل برآورده ساختن نیازهاست و تقاضا توانایی رفع خواسته است.
بازاریابی از زمانی آغاز میشود که فرد تصمیم می گیرد نیازها وخواسته هایش را از طریقی خاص که آن را “مبادله” می نامیم، ارضا کند. مبادله یکی از چهار انتخاب گوناگونی است که فرد برای ارضای نیازهای خود از آنها استفاده میکند.
- اولین انتخاب خود تولیدی است. انسان گرسنه، گرسنگی خود را از طریق شکار و . . . برطرف می کند. در این جا نه بازاری وجود دارد و نه بازاریابی.
- دومین انتخاب فرد استعانت از دیگران است. فرد گرسنه از فردی دیگر به عنوان کار خیر غذا طلب می کند و چیزی جز قدردانی عرضه نمیدارد.
- سومین انتخاب فرد اعمال زور است. فرد گرسنه می تواند با زور یا دزدی غذا را از چنگ دیگری در بیاورد. در این جا از قدر دانی خبری نیست.
- چهارمین انتخاب فرد مبادله است. فرد گرسنه می تواند به فرد دیگری که غذا دارد مراجعه کرده، منبعی را برای مبادله با غذا پیشنهاد کند. این منبع می تواند پول، محصول یا خدمتی باشد که برای صاحب غذا دارای ارزش است.
در مبادله باید ۳ شرط زیر برقرار باشد:
- دو طرف وجود داشته باشد
- هر طرف چیزی با ارزش برای طرف دیگر داشته باشد
- هر طرف مجاز به پذیرش یا رد پیشنهاد طرف دیگر باشد اگر این شرایط موجود باشد، امکان مبادله نیز وجود خواهد داشت.
تعریف بازار
تعریف بازار عبارت است از “محلی برای مبادلات بالقوه” اگر برای محصول یا خدمت ما حتی یک نفر هم وجود داشته باشد، می توانیم بگوییم که بازار وجود دارد. اندازه بازار به تعداد افرادی بستگی دارد که:
- به محصول به معنی عام یا شی مورد نظر علاقمند هستند.
- حاضرند منابع لازم را برای به دست آوردن محصول مبادله کنند.
تعریف بازار ما را به مفهوم بازاریابی می رساند.