52% از بازاریابان در استراتژی برنامه بازاریابی خود، بودجه حوزه تجربه مشتری را ثابت و یا کاهش می دهند.
در حالیکه امروزه اهمیت آن در حال افزایش است!
به نظر میرسد این تحقیق واقعیت روشنی را نشان میدهد:
اغلب صحبت در مورد یک موضوع سادهتر از انجام آن است.
به یاد دارم، چند سال پیش جیمز گیلبرت مشاور فوربز از تحربه خود اینگونه می گوید:
در یک شرکت مراقبت های بهداشتی مجبور بودیم انتخاب کنیم:
- مقدار قابلتوجهی از هزینه های فناوری بازاریابی مان را کاهش داد.
- بودجه بیشتری دریافت کنیم.
فکر میکنید کدام احتمال اتفاق افتاد؟
ماهها کاوش کردیم تا متوجه شویم:
- چه قسمتهای فناوری با هم همپوشانی داشتند.
- چه بخشهایی استفاده نمی شدند.
تا بتوانیم آنها را حذف کنیم.
با اینحال نتوانسنیم بازگشت سرمایه مناسبی را دنبال کنیم.
همه اینها تحقق این امر را روشن ساخت:
با کاهش فناوریها، ما نمیتوانیم به اندازه کاقی کارآمد باشیم.
بنابراین،
چگونه رهبران کسبوکار یک استراتژی تجربه مشتری را توسعه میدهند؟
(در حالیکه با موتور بازاریابی در کمترین مقدار اصطکاک باشد.)
پاسخ گیلبرت ساده است:
هیچ کاری بدون ورودی از سوی مشتریان انجام ندهید.
هم چنین او می گوید:
من به اندازه کافی خوش شانس هستم که در بازاریابی مان بر روی تجربه مشتری تمرکز داریم.
علت تمرکز به دلیل فعالیت شرکت نیست. بلکه باور داریم باید روی تجربه مشتری تمرکز کنیم .
همیشه توجه داشته باشید که:
- می بایست در بازاریابی، تمرکز اصلی خود را بر تجربه انسانی قرار دهیم.
- برنامه بازاریابی برای بهبود تجربه مشتری داشته باشیم.
این نکات کمک می کند تا مشتری را از دست نداد.